#پیغام_عشق_پارت_115

- خوب من برم
فرشید : کجا مشکل که حل شد
- کار دارم
سهند : با جناب مجهول قرار داری؟
- به تو چه آخه
به گلسا اشاره کردم که بیا بیرون.
- فعلا بایی
گلسا : صبر کن منم تا بیرون همرایت کنم
سر تکون دادم با گلسا رفتیم بیرون
گلسا : چیه؟؟
دستشو گرفتم از آیفون فاصله گرفتیم
- چرا چرت و پرت گفتی من دوست پسرم کجا بود!!
گلسا : خوب چکار کنم؟ خواستم جلو سهند کم نیاری
- الان که بد تر شد
گلسا : یه هفته وقت داری یه کاری می کنیم دیگه
چند تا نفس عمیق کشیدم
گلسا : خوب من برم تا بچه ها شک نکردن تو هم نگران نباش.
بوسم کرد و رفت. ای خدا من الان چه گلی به سرم بگیرم؟؟ آمدیم ابرو رو درست کنیم زدیم چشم رو هم کور
کردیم. اخه من تا هفته ی آینده دوست پسرم از کجا بیارم؟ چرا این سهند با من لج کرده؟ وایی دارم دیوونه میشم.
سوار ماشین شدم و رفتم سمت خونه؛ باید یه چاره ی پیدا کنم.........
بشقاب کیک رو به دست گلسا دادم.
- الان چه غلطی کنیم، خانم فیلسوسک؟
گلسا : تو بی عرضه ی به من چه؟
- وا گلسا
بهم نگاه کرد.
گلسا : مگه دروغ میگم! توی این مدت چند تا پسر بهت معرفی کردم اما تو هیچ کدوم رو انتخاب نکردی
- عزیز دلم، این زندگی واقعی نه فیلم، نمیشه که دست هر الاغی رو گرفت و برد به عنوان دوست پسر معرفی کرد.
گلسا : پس چکار کنیم؟ تو تا فردا عصر باید دوست پسر جور کنی
- نمیشه همین طوری به غریبه ها اعتماد کرد. من دردسر نمی خوام

romangram.com | @romangram_com