#پسرای_بازیگوش_پارت_16

رضا_به زاییدن نیست که ،ببین امیر چه بلده.
امیر_رضا حرف نزن ،خیلی عصبانیم میزنم کتلت بشیا....
رضاهم به ظاهر زیپ دهنشو کشید.
درب ورودی باز شدو امیر علو میلاد باکلی خرید وارد خونه شدن
جلو رفتمو پلاستیکارو از دستشون گرفتم.
_چقدر دیر اومدید!
امیرعلی_به زور یه داروخونه پیدا کردیم
میلاد از تو پلاستیک قوطی در آورد
_بیا حسین اینو درست کن بده این بچه بخوره تاصداش بیفته.
قوطی رو از دستش گرفتم
_چه جوری درست کنم؟
امیر _روقوطی رو بخون.
از روی توضیحات روی قوطی درست کردمو تو شیشه ریختم،کمی که سرد شد دادم به میلاد تابه بچه بده...
هرکس یه جا افتاده بودو از زور بی خوابی مثل معتادا سرشون به زمین می خورد وچرت میزدن
بالاخره خوابید
میلاد خواب بود
بچه رو از تو بغلش در آوردمو تو سبدش گذاشتم و پتو رو روش کشیدم
دستی روی بینیش کشیدم
_تواز کجا اومدی کوچولو

romangram.com | @romangram_com