#پایان_تلخ_پارت_85
_چطور ؟؟
اون یکی که اصلا حرف نزده بود گفت :
_تیپت زیادی اکسلنته ...
هر سه نفرشون خندیدن ... لبخندی زدم و چیزی نگفتم ... من همیشه معمولی تیپ می زدم اما وقتی می خواستم برم دیدن مونا سعی می کردم بهتر باشم ولی بازم نسبت به سروش خیلی ساده تیپ می زدم ... نگاهی به هر سه تاشون انداختم ، تیپشون بد نبود ولی نمی دونم چی توی من دیده بودن که اینطوری فکر می کردن ... پسر اولیه گفت :
_بهرحال من عمادم ...
سرمو با لبخند براش تکون دادم که یعنی خوشبختم ... دومی گفت :
_منم سجادم ...
و سومی که سرش گرم غذا خوردنش بود گفت :
_چاکر شما مسعود ...
عماد رو به من گفت :
_حالا چرا انقد پکری ؟!
شونه ای بالا انداختم و لبامو کج کردم و گفتم :
_نیستم ...
romangram.com | @romangram_com