#پایان_تلخ_پارت_126
_پس چرا از این اس ام اسا به من نمیدی ؟؟
مشتی توی بازوش کوبیدم و با خنده گفتم :
_آخه خرس گنده من به تو بگم عزیزم خودت خجالت نمی کشی ؟!
خندید و گفت :
_نه راست میگی ... تا حالا از این دید به قضیه نگاه نکرده بودم ...
بلند خندیدم که زد پس کلم و گفت :
_نیشتو ببند چلغوز ... زری خوابه !!
لبامو روی هم فشردم تا صدای خندم بلند نشه و کلمو ماساژ دادم و گفتم :
_چشم گنده بک ...
یکی دیگه زد و گفت :
_مرض ... هلیا بفهمه ناراحت میشه ...
چشمکی زدم و گفتم :
romangram.com | @romangram_com