#پرواز_را_به_خاطر_بسپار_پارت_153
غصه ها بر سرم آوار شدن، بدون اینکه کسی بفهمه چه بر سرم اومده
داغ ها یکی پس از دیگری در دلم بیات شد
دردم ناله ای بیصدا شد که مثل آتش و اخگر بدون زبانه و شعله در دلم جا خوش کرد
آهای بخشی! بنوازتا بغض دلم را بترکانم
گویی بر من شبیخون زده اند؟
این چه حال و چه سالی است خدایا؟
فقط خدا میداند که بر من چه رفته است!
آهای! یکی بیاد و این شب سیاه رو در هم بشکنه! ماه گم شده و نشونی از اون نیست.
کاش کسی بود که دردمو با اون قسمت میکردم و یکبار از حال گرفتارم میپرسید
romangram.com | @romangram_com