#پرواز_را_به_خاطر_بسپار_پارت_135


اولین چیز در مورد شاهکار که منو به خودش جلب کرد، قهقه های بلندی بود که موقع خوردن ماکارانی میزد و با یکی از همکاران خانمش شوخی میکرد.

امین شاهکار اونشب تا خرخره مشروب خورد.

اگه یک کبریت زیرش می گرفتی منفجر میشد.

شده بود یک کوکتول ملوتو تمام عیار!

تمام شب لیوان مشروبش پر بود و پشت سر هم سیگار میکشید.

رفتارهاش غیر قابل کنترل شده بود.

با خانمهای مجلس شوخی میکرد.

خنده های بلند سر میداد و بی توجه به اطراف مشروب میخورد.

در حیرت بودم که یک هنرپیشه ی مشهور سینما تا این حد جلف و سبکسر باشه!

بعد از شام حال امین شاهکار بد شد و او تمام محتویات معده اش را نه یکبار بلکه چندین بار بالا آورد. بطوریکه به خواست خودش به آژانس زنگ زدن تا به هتلش بره. من در اون لحظه مشغول خالی کردن پوسته های میوه پیش دستی ها بودم که آقای کوشیار برای خو ش خدمتی گفت:

-مریم خانم!

- بله

- شما با آژانس، همراه آقای شاهکار برید تنها نباشن و بعد با همین آژانس برگردید.

romangram.com | @romangram_com