#پرستار_من_پارت_7
به دروغ گفتم "آره"
اما برای اون ميز رو چيدم. مي خواستم برم بيرون که صدام زد. برگشتم و نگاهش کردم:_«گواهینامه داری؟»
_«آره چطور مگه؟»
_«سوييچ ماشين رو گذاشتم رو ميز ناهار خوري..»
خواستم حرف بزنم که دستشو به علامت "حرف نباشه" بالا آورد. ناچار سوييچ رو برداشتم و با پژو پارسی که بهم داده بود به دانشگاه رفتم. توی ماشین که نشستم بوی نو بودن به مشامم خورد... لیلا خانم (خانم کیانی) بهم یاد داده بود... بعدش هم فرستادم آموزشگاه... می گفت من آرزو داشتم که این کارا رو برای دخترم انجام بدم و حالا که ندارم کی بهتر از تو... همینطوری شانسی ضبط رو روشن کردم... فکر نمی کردم سیدی توش باشه اما در کمال تعجب صدای آهنگ فضا رو پر کرد.
"کنارم هستی و اما دلم تنگ می شه هر لحظه
خودت می دونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو می گیرم
می گم وای چقدر سرده، میام دستاتو می گیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی می میرم
از این جا تا دم در هم بری دلشوره می گیرم
فقط تو فکر این عشقم، تو فکر بودن با هم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم
می دونم یه وقتایی دلت می گیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار، از این دلتنگی ها داری
romangram.com | @romangram_com