#پانتومیم_پارت_67
-وسط تمرین کی تو رو راه داده داخل؟
اگه اتفاقی می افتاد چی؟یه کم شعور نداری وسط تمرین حواس بازیگر رو پرت نکنی؟
با چشمایی مبهوت نگاهش کردم و همه ساکت شده و نگاهم می کردن، آرام خجالت زده نگاهم کرد...اگر کسی به خاطر من جلوی جمع با آرام بد حرف میزد بی چاره اش می کردم.
کاش آرامم از این دل و جرعتا داشت تا پاشه بگه من مقصر نیستم.
بی حرف از صحنه اومدم پایین و نه بغض داشتم نه گریه،فقط یه جایی از غرورم ترک برداشته بود
وارد اتاق گریم شدم و جلوی آینه آرنجام رو روی میز گذاشتم و به موهای کنار شقیقم چنگ زدم.
دستام می لرزید و دندونام رو، رو هم قفل کرده بودم.
در اتاق باز شد و داد زدم:
-برو بیرون!
دختری که داشت وارد میشد سریع از اتاق رفت بیرون.
فوری به مهراد پی ام دادم:
-می تونی بیای دنبالم؟حالم خوب نیست.
چند لحظه بعد سین کرد:
-بیام سالن؟
تایپ کردم:
-آره
بعد چند ثانیه جوابش اومد:
-همین نزدیکی هام یه ربع دیگه اون جام.
به کولم چنگ زدم و گوشیم رو انداختم داخلش و فوری از در زدم بیرون نمی دونم به کی تنه زدم.
ولی شونم خیلی درد گرفت بدون نگاه کردن به کسی که جلوم بود با سرعت از پله ها رفتم پایین.
سینا که داشت از راه پله ها می اومد بالا با دیدنم فوری گفت:
-آیلین تقصیر تو نبود،امیر یکم زود جوشِ!کجا داری میری؟
بی حرف از کنارش سریع رد شدم و آرام از اتاق تمرین اومد بیرون و اروم صدام زد:
-آیلین!
سینا تند تند اسمم رو صدا می کرد و دنبالم می اومد و توجه چند نفر بهمون جلب شده بود.
آرامم با همون پای آسیب دیدش دنبالم می اومد و صدام می زد.
-آیلین تورو خدا وایسا!
دندونام رو روی هم فشار می دادم تا یه وقت جیغ نزنم، تا یه وقت بغض نکنم...
از در سالن اومدم بیرون و راسته خیابون رو بالا می رفتم یه لحظه بازوم به شدت کشیده شد و رخ به رخِ امیر شدم.
romangram.com | @romangram_com