#پانتومیم_پارت_55

-شروع کن!
انگار برد پیته داره برا فرش قرمز گریم میشه که این طوری دستور میده.
خواستم جوابش رو بدم که خسته چشماش رو بست.
لباش چرا زخمه؟عجب!
خم شدم و کرم پود رو برداشتم و پد رو دستم گرفتم.
شروع کردم به گریمش اول صورتش رو یک رنگ کردم و بعد رفتم سراغ زخم لبش، این یکی یکم کار میبرد خم شدم رو صورتش و با انگشتم کرم رو از قوطی مخصوصش برداشتم و آروم با انگشتم زدم رو لبش
با انگشت کوچیکم اروم کرم رو، رو لب و قسمت زخم لبش محو کردم و یه لحظه چشماشو باز شد و تازه فهمیدم
چه قدر رو صورتش خم شدم!
کم مونده بود بینیمون بخوره به هم!
چند بار پلک زدم و نیشخند زد و دوباره چشماش رو بست، با حرص لبام رو غنچه کردم و اومدم اداش رو دربیارم که یهو چشماش رو باز کرد و حالا من رو بگی دندونانم رو تا ته در اورده بودم و چشمام رو لوچ کرده بودم
چشماش گرد شد و زود به حالت اول برگشتم و پشتم رو کردم و مثلا مشغول پیدا کردن کرم شدم.
حس می کردم داره می خنده، خدا لعنتم کنه با این سوتی بازیام
تا حالا تو عمرم این قدر پشت هم خراب نکرده بودم اه

وقتی برگشتم چشماش باز و داشت نگاهم می کرد.
با چشمای ریز شده زل زده بود تو چشمام.
لباش رو رنگ کردم تا از سفیدی کرم خارج بشه و آروم گفت:
-دوست پسر داری؟
چشمام گرد شد و خشک شده نگاهم رو از لبش به چشماش دوختم.
-به تو چه؟
چشماش ریز شد و باز نگاهم کرد و گفت:
-کنترل ذهن بلدی؟
کلافه گفتم:
-دوبار پرسیدی گفتم نه!
کمی جابه جا شد و خیره به چشمام گفت:
-تو و خواهرت...نمی تونم از چشماتون، از حرف زدنتون،بفهمم دروغ میگید یا راست!
نمی تونم بفهمم چی تو سرتون می گذره
با ابروهای بالا رفته نگاهش کردم و نیشخندی زدم
-چون خاصیم!
پوزخند زد و خم شدم و زیر چشماش رو کرم زدم و

romangram.com | @romangram_com