#پانتومیم_پارت_52

کلاه کاسکتش رو، رو سرش گذاشت و موتورش رو روشن کرد و با سرعت گاز داد و برخلاف جهت ما رفت...
چه جوری اون حقه هارو زد؟
کلک و پرم ریخت ولی سعی کردم به روی خودم نیارم!
به مهراد پی ام دادم که امشب نمیتونیم با هم بریم بیرون و اونم اموجی ناراحت فرستاد.
سوار ماشین ک شدیم دوباره
هندزفری هام رو زدم و ملودی آهنگِ مورد علاقم تو گوشم پخش شد.
-ترسناکیم ما این کروکودیل
پس نخند نیا چون جای تو نی
...یه دختر بد می ارزه به صد تا خوب
اونی که می مونه همیشه هرجا بود...

لبخند زدم
احتمالا من دختر بدیم
دَم خوانندش گرم خوب چیزی خونده مگه ما بدا دل نداریم؟
رفتم اینستاگرام و پیج خوانندش رو پیدا کردم.
چه قدر موهاش رو رنگ می کنه
رنگی رنگی!
چه دوست دختر خوشگلی ام داره
مو طلایی!
اینا ام زندگی دارن ما ام زندگی داریم...
خیر نبینین به حق پنج تن
اون دِسرایی که کوفت می کونید تو لوذالمعدتون..
اسنپ که نگه داشت پیاده شدیم وگوشیم رو تو جیب کولم هول دادم.

وارد خونه شدیم و با کلید در رو آروم باز کردم.
بابا جلوی تلویزیون خوابش برده بود.
رفتم تی وی رو خاموش کردم و گفتم:
-بابا...پاشو برو سر جات بخواب.
چشمای خمارش رو باز کرد و خواب آلود نگاهم کرد و از رو زیر پوش سفیدش شکمش رو خاروند و همون طوری خواب الود رفت سمت دیوار.
-بابا اتاق از اون وره.

romangram.com | @romangram_com