#پانتومیم_پارت_5

کمی بهش علاقه داشتم و اگر پول رو قیافه ام داشت می شد رویاهام ولی...
مهرادم خوب بود می تونست همونی باشه که می خوام،ازش خوشم می اومد وضعشم خیلی خوبه
باید فردا توی دانشگاه دست از سردووندنش بردارم...وقت‌ِ عمله!

***
ساندویچ رو تا جایی که تونستم توی حلقومم چپوندم و معین داشت با اشتها می خورد زدم تو سرش و با دهن پر گفتم:
-کم بخور مثلِ گاو شدی!
با حرص سرش رو به دست گرفت و گفت:
-مامان یه چیزی بهش بگو ها
آرام مهربون خم شد و لپ معین رو بوسید و رو به من گفت:
-چی کار داریش آیلین؟
به زورِ چایی لقمه رو قورت دادم و گفتم:
-این بزرگ تر شه بعدا از چشم ما میبینه که جلوی شکمش رو نگرفتیم،شبیه بشکه شده!
دو روز دیگه ام شبیه پلایشگاه نفت میشه حالا ببین کی گفتم‌
معین با لپای آویزون بلند شد و گفت:
-کوفت بخورم اصلا
با حرص رفت توی پذیرایی و مامان کلافه گفت:
-آیلین خودت دو تیکه استخونی آرامم از تو بد تر دو پره گوشت به تنِ بچم نمیبی؟
چاییم و سر کشیدم و گفتم:
-والا بچت دو پره گوشت نیست.تو چهار ده سالگی اندازه باباعه!
بابا دستش رو، رو شکمش گذاشت و زود گفت:
-من که چاغ نیستم!
هم زمان من و آرام به شکم بزرگ بابا زل زدیم و مامان با خنده گفت:
-نه عزیزم تخته تخته
هم زمان با آرام با خنده گفتیم:
-سیکس پک
بابا به ظاهر اخم کرد و گفت:
-با این سنم خیلیم خوب موندم
مامان زد به کابینت و گفت:
-چشم نخوری!

romangram.com | @romangram_com