#پانتومیم_پارت_49
امیر با لبخند گفت:
-تو که دوست پسر نداشتی!
همه خندیدن و دختره ام خندید
امیر با لبخند گفت:
-پدر و مادرت رو چه قدر دوست داری؟
دختره با مکث و چشمای ریز شده گفت:
-خیلی
امیر با چشمای ریز شده و متمرکز به دختره زل زده بود انگار داشت واقعا ذهنش رو می خوند:
-پس چرا با بابات دعوا می کنی؟
دختره بهت زده امیر رو نگاه کرد و گفت:
-از کجا...
امیر با لبخند گفت:
-عاشقی؟
دختره خشک شده گفت:
-آره
امیر دست به جیب گفت:
-نه فقط بهش عادت کردی؛خودتم می دونی
دختره ناراحت به زمین زل زد و همه براش دست زدن.
امیر رفت جلو دختر بعدی که دختره با عجله گفت:
-من انصراف میدم...
و دویید از صحنه رفت پایین
امیر با نیشخند گفت:
-منم جات بودم انصراف میدادم، دل که نیست...پمپ بنزینه.
همه خندیدن و خودمم خندم گرفته بود
روبه روی پسره قد کوتاه و لاغری ایستاد، پسره تیپ لَش و بامزه ای داشت.
امیر با نیشخند گفت:
-طرف دارِ کدوم خواننده ای؟
خم شد و به مردمک چشم پسره زل زد و تند تند جوری که حتی درست متوجه نمی شدم چی میگه گفت:
-تتلو،تو اف ام،مهدی جهانی،علیشمس،الیا ال جی،لِیتو،یاس،یگانه،ماکان بند،انریکه،سلنا،
romangram.com | @romangram_com