رمان پناهم باش

#پناهم_باش_پارت_67

ارش: ماله خودمه دوس دارم نگا کنم به تو چه؟
بچه پررو
ارش: بدوبیا بغلم که دلم لک زده برات
کنارش میشینم و دستشو دورم حلقه میکنه و نفسای عمیق توی موهام مبکشه
ارش:وااای بوی تنت همش اطرافم بود این وچن ماه داشتم دیونه میشدم چطور دلت می اومد نیای پیشم؟ هان؟
من فقط خجالت میکشیدم ارش
ارش: خجالت اونم ازمن؟ برای این حرفت باید خجالت بکشی خانمی تو نفسه منی اول و اخرشم قراره ماله خودم بشی ادم که از صاحابش خجالت نمیکشه!
نیشگونی از بازوش میگیرمو میگم من عروسک نیستم که صاحاب داشته باشما
ارش: هیییس رو حرف صاحابت حرف نزن چون بد میبینی خانم خوشگله من نمیدونم عروسکی پری ادمی هر چی که هستی ماله منی ومن تا نفس میکشم صاحاباتم گفتم تا نفس میکشم فک نکنی اگه بمیرم میتونی باکسه دیگه ای باشیا چه باشم چه نباشم فقط ماله منی
باچشمای باز داشتم به اینهمه خودخواهیش نگاه میکردم
من عاشق این ادم خودخواه وعصبانیه روبروم بودم
ارش:به چی نگا میکنی خوشگلم؟
به توعه خودخواه
ارش: نظرلطفته ...
باتموم شدن حرفش دراز کشیدو سرشو روپام گذاشت انگشتامو لای موهاش بردم و نوازشش کردم لب زدم
خیلی دلم تنگت بود خیلی زیاد
ارش: اره معلومه ازوقتی دیدیم بغلم کردیوهمش میبوسیم
مگه دلتنگی به ایناس؟
ارش: پس به چیاس
خم شدم نرم گونه شو بوسیدم
حالا دلتنگت شده بودم یانه؟
ارش: خب اگه بوسه اتو اینجا میذاشتی میشد گفت اره
به انگشتش که رولبش بود نگاه کردم دوباره خم شدم لبمو رولبش گذاشتم بوسه ی کوتاهی روش زدم
حالاچی؟
ارش: تایمش خیلی کم بودخانمی
با اخم نگاهش میکنم که میگه
ارش: خب حالا اونجوری نگاه نکن قبوله
با ارش همه چی خوب بود با ارش همه چی اروم بود خدایا ارش و به خاطر چیزایه زیادی که بهم ندادی یا ازم گرفتی بهم بده خاهش میکنم
ارش:به چی فکر میکنی؟
دعا میکردم
ارش: چه دعایی؟

romangram.com | @romangram_com