#پناهم_باش_پارت_30
باسوالی که از سینا پرسیدم سکوت بینمون شکسته شد
به نظرت چرا بابامنو دوس نداره.؟؟
سینا: این چه حرفیه؟ چرا فکر میکنی دوست نداره؟
فکر نمیکنم مطمعنم دوسم نداره
سینا: اینطور نیس عمو خیلی هم دوستداره فقط نمیتونه ابراز کنه.
چطور به مامان و تو میتونه ابراز کنه فقط به من نمیتونه؟؟..
سینا: تورو به خدا اینقد به این چیزا فکر نکن ذهنتو خراب نکن بابای تو۶۲سالشه وتو ۲۱سالته این یعنی تفکرات تو باهاش خیلی فرق میکنه
یه سوال دیگه بپرسم؟
سینا:اگه مثله این نباشه اره
مامانم خوب میشه؟
(حال)
وقتی به خودم اومدم ساعت هفت صبح شده بودو من هنوز پلک روهم نزاشتم بدنم روی صندلی عینه چوب ،خشک شده بود بلند میشمو کش وقوسی به خودم میدم وبه طرف حمام میرم.
بعد یه دوش یه ساعته که بیشترش به فکر کردن گذشت بیرون میام و جلوی کمد می ایستم یه تاپ مشکی برمیدارم و تنم میکنم به مانتو ها و شلوارهام نگاه میکنم چن ماه میشه که مانتو نخریدم؟؟
یه مانتوی جلوباز سرمه ای بیرون میکشمو شلوار جین لوله تفنگیه مشکیمو برمیدارم وبا برداشتن شال سرمه ای در کمد و میبند لباسام ومیپوشمو جلوی اینه می ایستم به خودم نگاه میکنم لازمه ارایش کنم؟ مطمعنن نه، دستی به ابروهای نامرتبم میکشم خیلی وقته مرتب نشدن...
ازاتاق میرم بیرون ازپله ها پایین میرم .پدرمو میبینم دیدنش روی ویلچر هنوزم قلبمو به درد میاره.
سلام ارومی میدم
بابا:سلام الان سینا میاد اونم اماده اس
سرمو به معنیه فهمیدن تکون میدم
اسمم وکه صدا میزنه سرمو بلند میکنم و نگاهش میکنم
بابا: دنیا به اخر نرسیده باید زندگی کنی
اروم لب میزنم
اگه میخاین زندگی کنم ارش و قبول کنین
بابا: اون نه.... باعث تمام این اتفاقات اونه اگر پا تو زندگیت نمیذاشت الان تو سالم بودی روی حرف من حرف نمیزدی
اما بابا اون بی تقصیره بده بعده این همه بلا که سرم اومده هنوز هم پاپس نکشیده؟
بابا: بوی پول به دماغش خورده
بخدا نه اصلا هیچی بهم ندین توروخدا بذارین یه کم زندگی کنم بخدا منم ادمم دلم یه ذره ارامش میخاد
بابا: حرف اون پسره رو نزن هرکسی غیر اون
با گریه میگم اخه کی منو میخاد من چی دارم؟ ارش اگر مونده منت سرم گذاشته اگه مونده چون عاشقمه وگرنه کی یه دختر دست خورده ناقص ومیخاد
با تموم شدن حرفم به طرف حیاط میدوم حقیقت همین بود من اون دختر سابق نبودم.
هم زمان با پاک کردن اشکام شماره ارش و میگیرم....
بعد چند بوق صداش مثل خون توی رگهام جریان پیدا میکنه به همه ی سلول هام ارامش میده این همون جنون بود نبود؟
romangram.com | @romangram_com