#پناهم_باش_پارت_16
لب میزنم اره یادمه
مینا: خداشاهده عمه ات و خانم بزرگ ازم خاستن ومن از هیچی خبر نداشتم که اگه بویی میبردم میمردم و پام و از خونه بیرون نمیذاشتم ...
با دیدن اشکای روی صورتش به سمتش رفتم بغلش کردم خودتو اذیت نکن من اونارو بهتر از هرکسی میشناسم تو تقصیری نداشتی مطمعنم
مینا: حلالم کن سارا
توکاری نکردی که بخوام حلالت کنم خودتو اذیت نکن
حرفم که تموم شد به طرف در برگشتو از اتاق بیرون رفت
شاید اون اوایل ازش خوشم نمی اومد اما بعد اون اتفاق دیگه تنفری بهش نداشتم وشاید ازش خوشمم می اومد.
قرصامو برداشتم و بدونه اب قورت دادم اگر این قرصا نبود دیگه اون چن ساعتی رو هم که میخابم نمیتونستم بخابم .
روتخت دراز کشیدم پتورو روی خودم کشیدم و گوشیمودست گرفتم و نتشو روشن کردم.
صفحه ی تلگراممو باز کردم برای ارش پیام نوشتم
عزیزمهستی؟
ارش:برای شما همیشه هستم سلام سارا خانم خوبی؟
سلام خوبم تو خوبی؟
ارش: وقتی تورو دارم چطور میشه بد باشم؟
پس خیلی خوش به حاله منه
ارش: چطور؟
چوناینقد دوسم داری
ارش: اوووووووف نمیتونی تصورشو بکنی چقد میخامت...
منم خیلی دوستدارم خیلی خیلی
ارش: اخ جووووووون.راستی عزیزم دارم دنبال خونه میگردم
واقعا؟زود نیس؟ اخه نمیدونیم که بابام رضایت میده یانه؟
ارش: این دفه باید تموم شه دیگه طاقت ندارم
میترسم ارش.
ارش: ازچی؟
ازاینکه بیام اونجا و اونجوری که فک میکنیم نشه
ارش: مثلا چطوری نشه؟
خب شرایط من عادی نیس هر روز کلی قرص اعصاب میخورم وکنار اومدن با نداشتن بچه تا اخر عمر سخته .اگه خسته بشی اگه دلتو بزنم چی؟
ارش: سارا چی داری میگی؟ منو اینطوری شناختی؟ تو نفس منی وقتی باشی نفس میکشم نباشی نفسم میره چطورممکنه من از نفسم خسته بشم؟ با این حرفات بخدا دلمو میشکنی.
باصدایی پر از بغض لب میزنم معذرت میخام ...
راستی من به یه اتاقم راضیم زیاد خودتو تو فشار نذار.
ارش: نترس پول من فقط کفاف همون یه اتاق ومیده(باچن تا شکلک خنده)
romangram.com | @romangram_com