#اسوه_نجابت_پارت_73
- چه فیلمی؟
- خواهران غریب
- قشنگه؟
- خیلی!
با آیلین به اتاق کارم میرم و سی دی فیلمو برمیدارم و با هم به هال برمیگردیم . سی دی رو تو دستگاه میذارم و تلویزیون رو روشن میکنم. دقیقا همونجایی میاد که عمو خسرو خدا بیامرز شعر مادر من ، مادر من رو میخونه! آیلینو بغل میکنم و دستشو میگیرم و با دست خودم میکشم. انگار میخواهیم والس برقصیم. چشم به مریم میدوزم که تو آشپزخونه مشغول رنده کردن گوجه هاست. همراه با آهنگ می چرخم و میخونم و آیلین هم سرشو به عقب میگیره و موهاشو تو هوا پخش میکنه و قهقهه میزنه!
مادر من مادر من تو یاری و یاور من
مادر چه مهربونه درد منو میدونه
بی عذرو بیبهونه قصه برام میخونه
مریم سرشو از روی گوجه ها برمیداره و به من و آیلین نگاه میکنه! لبخند شیرینی رو ی لبش میشینه.
مادر من مادر من تو یاری و یاور من
مادر مهربونم قدر تو رو میدونم
تو با منی همیشه من برگم و تو ریشه
romangram.com | @romangram_com