#اسوه_نجابت_پارت_165


از تو پس کوچه ی دل داد می زنه ، داد و فریاد می زنه

نه کسی نمی دونه

براش دست میزنم و پاهامو به آرومی تکون میدم. لحظه نفس گیریه! بهش نزدیک میشم و لبهامو جلو میبرم که مریم میچرخه و صدای خنده من بلند میشه:

- بلا شدی خانم؟ فرار میکنی؟

با لبخند شیطونی میگه:

- ما اینیم دیگه!

اگه تو قسمت من بودی برام تو سرنوشت

با تو می شه خط به خط ، قصه ی قلبمو نوشت

اگه تو باشی یه عاشق همیشه برای من

واسه تو می زنه تند تند ضربان قلب من (ضربان قلب من)

دستشو میگیرم و با هم به جلو و عقب حرکت میکنیم دستاشو ول میکنم و دو تا دستهامو حائل بدنش میکنم . بین دستهام چرخ میزنه و بوی عطر لاوینیاش مثل اولین بار که دیدمش، منو از خودم بیخود میکنه

ضربان قلب من تند می زنه ، می خواد آروم بزنه


romangram.com | @romangram_com