#اسوه_نجابت_پارت_145


آخه من خیلی فضولم، یه خبرچینی عجولم

اینور اونور میروم هول هولکی

هی خبر از این میدم به اون یکی

به سمت دریا میره و خم میشه و آبو تو مشتهاش میگیره و پرت میکنه تو صورت من:

دوست دارم، دوست دارم، دعوا بشه، جنگ بشه!

زندگی، زندگی، به آدما تنگ بشه

دوست دارم تفنگا رو بربدارم تقو تقو تق تیر بزنم

دنبالش میدوم صدای خنده هاش تو غرش موجهای دریا محو میشه! از پشت میگیرمش در حالیکه هنوز میخونه بلندش میکنم و روی شونه هام میذارم. پر میشم از مهر پدری به این دختر 8 ساله!

تا اینور ساکت بشه، انورو آشوب بکنم

کارای بد بدو خوب خوب بکنم

بچه ها، بچه ها شما از وضع من عبرت بگیرید

خبر از اینجا به اونجا نبرید


romangram.com | @romangram_com