#استاد_جذاب_من_پارت_89
رها:اگه برم چی میشه مثلا؟
هلنا:زندت نمیزارم عوضی رادوین منو دوست داره منم دوسش دارم
عصبی هولش دادم و گفتم
رها:عوضی تویی اینو آویزه گوشت کن که رادوین حق انتخاب داره و عاشق کسی که خودش میخواد میشه هلنا خانم
و بعد عصبی از اتاق زدم بیرون....
رفتم تو آشپزخونه و سر جام نشستم که دریا یواش گفت
دریا:چی گفت؟
با چشم هایی که به خون نشسته بودن نگاش کردم ترسید و سرشو انداخت پایین رادوین که جفت دریا بود متعجب خیره شد به من منم بهش نگاه کردم کاش هیچ وقت خبری از هلنا نبود......دیگه اشتها نداشتم و بلند شدم و از زیبا خانم تشکر کردم و نشستم روی مبل سه نفره و کنترل رو گرفتم تو دستم و عصبی کانالا رو جابجا میکردم که رادوین اومد سمتم و کنترل رو از دستم کشید و نشست کنارم
رادوین:رها تروخدا بگو چی بهت گفت......رها بخدا دروغ میگه فقط بهم بگو چی بهت گفته
یه نگاه آروم بهش کردم و گفتم
رها: میدونی بهم چی گفت؟.....بهم گفت دیگه حق نداری بری سمت عشقم گفت زندت نمیزارم گفت رادوین من و دوست داره گفت منم دوسش دارم....اون بیشعور درمورد من چه فکری کرده ؟؟؟؟
اشک روی گونم راه گرفت که رادوین دستشو اورد جلو اشکامو با انگشت شستش پاک کرد و گفت.
رادوین:غلط کرده بیشعور نشونش میدم اصلا من براش نقشه دارم البته اگر تو قبول کنی
romangram.com | @romangram_com