#استاد_جذاب_من_پارت_66
رادوین:بسه رهاااا
رها:ترجیح میدم آریا مهر صدام کنید
کلافه پوفی کشید و دستشو کرد تو موهاش
رادوین:من اشتباه کردم ببخشید اصلا نمیخواستم بزنمت شرمنده
یه پوزخند بهش زدم و از کنارش رد شدم و رفتم بیرون حوصله کلاس بعدی رو نداشتم به دریا تکست دادم که میرم خونه وگوشی رو خاموش کردم و از دانشگاه زدم بیرون یه تاکسی گرفتم و رفتم خونه.....
درخونه رو باز کردم و کیفمو انداختم رو مبل و درو بستم و رفتم تو اتاق لباسامو عوض کردم و خوابیدم........حدودای ساعت ۳ بود که بیدار شدم دریا خواب بود رفتم تو اشپزخونه و یه پلوهویج درست کردم زیاد درست کردم که هم به عنوان شام بخوریم هم ناهارمون درست کردنش یه دوساعتی طول کشید برای خودم کشیدم و خوردم و جزوه هامو دراوردم که امتحان فردا رو بخونم دوساعتی درس خوندم که دریا بیدار شد و برای خودش غذا کشید
رها:دریا خانم بیا امتحان رو بخون
دریا:ولکن بابا حوصله داری حالا امتحان اول که هیچی نیست آسونه
رها:باشه
فکرم انقدر درگیر بود که فقط ۶ صفحه خونده بودم ساعت ۱۰ بود که شام رو خوردیم و مثل اینکه آق داداش ما زنگ زدن به همسر آیندشون که دریا کلا رفت تو اتاق کلی درس خوندم ولی یه مسئله بود هرچی میخوندم تو مغزم نمیرفت ده بار خوندمش و محاسبه کردم ولی نشد چند بار رفتم تو اتاق که از دریا بپرسم ولی اصلا به من توجه نمیکرد و با تلفن حرف میزد و تا من حرف میزدم یه چشم غره به من میرفت دوباره مسئله رو خوندم و محاسبه کردم ولی انگار نه انگار هیچی نمیفهمیدم ساعت ۱۱ و نیم بود و مطمئن بودم که رادوین از همین مسئله سوال میاره چون خیلی روش تاکید میکرد فقط یه راه داشتم اونم پرسیدن از رادوین بود.....عمرااااا من برم پیش اون.....ولی رها ممکن بارُم همین سوال زیاد باشه......دلمو زدم به دریا و یه تونیک آستین بلند مشکی و یه شلوار جین مشکی و یه شال زرشکی پوشیدم جزوه هامو برداشتم و رفتم بیرون......
زنگ خونشون رو زدم که دو دقیقه بعد رادوین درو باز کرد سرمو انداختم پایین و خیلی خشک سلام کردم
رادوین:سلام اتفاقی افتاده؟
رها:نه من فقط یکی از مسئله هارو متوجه نشدم گفتم اگر میشه دوباره برام توضیح بدید
romangram.com | @romangram_com