#استاد_جذاب_من_پارت_10

رها:هیچی بابا........من میرم بالا خسته ام یکم میخوابم اومدن خبرم کنید

بابا:باشه بابا برو

داشتم از پله ها میرفتم بالا که ایستادم و روبه بابا گفتم

رها:راستی بابا من فردا باید برم شیراز

بابا:آره خب

رها:بابا من خابگاه نمیرما

بابا:چرا دخترم؟

رها:بابا من خوابگاه خوشم نمیاد مطمئنم دریا هم خوشش نمیاد

بابا:پس من یه زنگ میزنم برات یه خونه پیدا کنه........راستی میدونستی عمو حسن برگشته؟

از چیزی که میشنیدم باورم نمیشد از خوشحالی دوییدم سمت بابا نشستم پایین پاش و گفتم

رها:مگه عمو حسن برگشته؟

قبل از اینکه بابا چیزی بگه رهام گفت

رهام:آره یک هفته پیش برگشته الانم شیراز تا چند ماه دیگه میاد تهران


romangram.com | @romangram_com