#او_مرا_کشت_پارت_128
- خوب مشکل چیه؟
- چرا باید زمانی که این اتفاق افتاده سیستم پلیس دچار اختلال بشه؟
- من چه میدونم شاید مشکل نوسان برق داشتید، این به من چه ربطی داره؟
- خیلی خوب، شوخی خوبی بود؛ ولی من میدونم که شما دارید چیکار میکنید و همین طور همکاریتون با رحمتی!
- ببخشید سرگرد من از حرفاتون سر در نمیارم.
- از شما بعیده که نفهمید من چی میگم. مجبورم جور دیگهای براتون توضیح بدم.
به این عکسها نگاه کنید.
عکسها رو نگاه کردم، همهش از علی و رحمتی بود.
- آقای رحمتی اعتراف کردن که علی سهیلی کارهای هک چند تا شرکت رو انجام دادن. اگه این تو دادگاه ثابت بشه ممکنه به خاطر کاری که شما مرتکب شدید بره زندان، میدونید اختلال تو کارهای دولتی چند سال حبس داره؟
- شما نمیتونید با چند تا عکس و اعتراف یه آدم سابقهدار چیزی رو ثابت کنید.
- ولی میتونیم ثابت کنیم یکی از اون شرکتهایی که شما باعث ورشکستگیش شدید مربوط به پدر آقای سهیلی بوده. پس انگیزهی ایشون برای این کار ثابت میشه.
پوزخندی زدم.
- فکر کردید من بچهام؟ سرگرد با چند تا مدرک بی ارزش من رو تهدید میکنید؟
- مطمئن باشید که من مدارک بیشتری دارم. شما که فکر نمیکنید که من بدون مدرک اومدم سراغتون، فعلا با همون مدارک میتونم علی سهیلی رو چند سالی بفرستم زندان تا به موقعش به شما برسم!
- از من چی میخوایید سرگرد؟
- همکاری.
- چرا باید باهاتون همکاری کنم؟
- فکر نمیکنم دوست داشته باشید آقای سهیلی به خاطر جرم نکرده بره زندان!
یکم فکر کردم، نمیخواستم علی به خاطر من بلایی سرش بیاد به هر حال من چیزی برای از دست دادن نداشتم؛ ولی اون خانواده داشت.
- چی میخوایید؟
- شما زن باهوشی هستید. مطمئنم میدونید همکاری با ما به نفعتونه، ما چند ساله داریم رو پروندهی خسرو آریا کار میکنیم؛ ولی هنوز نتونستیم مدرکی برای کارهای خلافش پیدا کنیم. شما باید بهمون کمک کنید تا بتونیم محل تحویل جنسهاشون و همین طور روابطهاشون رو پیدا کنیم.
- چرا من؟ شما که ماشاا... کلی نیرو برای این کار دارید.
- ببینید خسرو آریا آدم خیلی زرنگیه، کسی نمیتونه تو گروهش نفوذ کنه و تا الان چند تا از نیروهامون رو از دست دادیم. شما تنها کسی هستید که بهتون اعتماد کرده.
- یعنی جون من رو میخوایید به خطر بندازید؟
romangram.com | @romangram_com