#نقطه_ضعف_پارت_50

_اگه بود به خدا عاشقت می‌شد. اون عاشقِ دخترهایی بود که انقدر ملوس می‌خندیدن .

دخترهایی که حرکاتشون انقدر ناز داشت.

دقیق شدم اما نه به حرف‌هاش، دقیق شدم به آبی کم‌رنگ‌هایی که سفر کرد به دنیایی پر از غم. اگر بود؟!

سوالِ ذهنم‌رو پرسیدمش:

_اگر بود؟

و بعد از مکثی چند ثانیه‌ای شنیدم:

_ من برادرِ دیگه‌ای داشتم. الیاس.. الان خیلی وقته که نیست.

******************

" مروری بر گذشته"

ز میون لنگه‌ی در گذشت و رو به ماهگلی که حجمِ شدید نایلون‌ها، از فرق سر تا انگشت‌های پاش‌رو خسته کرده بود نالید:


romangram.com | @romangram_com