#نقطه_ضعف_پارت_122

ابرو در هم فرو بردم، از خیر فحش دادن گذشتم و ترجیح این بود که به جای مسیح، به منظره‌ی حبس شده در قاب پنجره نگاه کنم. با کف دست و به حالت رنگین‌کمون بخارهای روی شیشه‌رو پاک کردم و درحالی‌که برای روزهای با مسیح بودن، طلب صبر می‌کردم گوش سپردم به موزیک دلنواز و صدای مسیحی که همراه با خواننده می‌خوند.

راجع‌بش نگین.. نمی‌خوام اشکام بریزه..

راجع‌بش نگین... هنوزم واسم عزیزه..

راجع‌بش نگین... نمی‌خوام یادم بیاد، ندارمش..

راجع‌بش نگین... همین کافیه که خوبه حالش...

ازم دور شین... راجع‌بش نگین... من با خاطراتش خوشم...

به من چه که دیگه مالِ من نیست.. اونو تو دلم نمی‌کشم...

به من چه اگه خیلی راحت منو از دلش پاک کرد... ازم دورشین پای خودم هرکاری که باهام کرد...

تقصیرِ اون نبود، نخواست بمونم..

من گذاشتم براش از دل و جونم...


romangram.com | @romangram_com