#نیاز_پارت_35

- د آخه من چی بهت بگم ... هان ؟ صد دفعه گفتم این چیزا رو از قبل هماهنگ کن. کو گوش شنوا؟!
- ...
- آخه پیمان یک حرفی بزن که بشه ! من چطوری میتونم تا شب بلیط تهیه کنم تو که خودت خوب میدونی همه بلیطا چارترن و نمیشه به این نون و ماستا بلیط خرید
- ...
- یعنی چی من نمیدونیم . همه این آتیشها از گور تو بلند میشه برادر من ... به جای اینکه بری مخ زنی اون دخترای بدبخت؛ یک ذره وجدان کاری داشتی من الان تو سر نمیزدم
- ...
- خوب حالا ... قطع کن ببینم چه خاکی میتونم تو گورم بریزم ...
- ...
- به والله قسم اگه یک بار دیگه تکرار بشه با دستای خودم خفه ات میکنم!
صدای نفس بلند و کلافه اش باعث شد چشمهام رو باز کنم و بهش خیره بشم ظاهرا" از سنگینی نگاهم متوجه من شد و گفت :
- وای ببخشید بیدارت کردم ؟ به حدی اعصابم به هم ریخته بود که نفهمیدم صدام بلنده
- نه بیدار بودم ... مشکلی پیش اومده ؟
م*س*تاصل نفس بلندی کشید و گفت:
- یکی از شرکای خارجی مون که اومده ایران برای یک جلسه با مشتریهای رده سوم باید همراه نماینده ما یک سفر به کیش داشته باشن شریک بی مسئولیت من این جلسه مهم رو فراموش کرده و بلیط رو تهیه نکرده و ظاهرا" همه تلاش های ما برای تغییر زمان جلسه بی نتیجه مونده ...
مکثی کرد و در حالی که سرش رو به پشتی صندلی تکیه میداد ادامه داد:
- اگر این قرارداد کنسل بشه با توجه به شرایط قرار داد بیشتر از 10000 دلار خسارت باید بدیم و این برای ما تو این دوره زمانی غیر از مسئله مالی تو اعتبار مون و ارزش سهاممون هم تاثیر منفی داره ... اگه ماشینم خراب نشده بود الان تهران بودم و یک خاکی تو سرم میریختم ...
همونطور که داشتم به حرفاش گوش میکردم یاد سولماز، دوستم افتادم که تو دفتر ایران ایر تور؛ تو فرودگاه مهرآباد کار میکرد و من اغلب اگر بلیطی برای مسافرای هتل میخواستم از طریق سولماز اقدام میکردم ..ناخوداگاه تو مخاطبین گوشیم شماره اش رو پیدا کردم و باهاش تماس گرفتم با دومین زنگ؛ تماسم رو جواب داد :
- سلام بر گوله نمک خودم چطوری دوست جونی ...
- سلام سولماز جون خوبی عزیزم؟
- وا ... نیاز چقدر یخی گوشه چشمی بنما تا بی نیازت کنم عشقم ...
- سولماز عزیزم باز مامانت نمک زیاد آورد گلم ... ؟
- نیازمگه دستم به تو نرسه ... یعنی من شورم ؟ نخیرم من با نمکم!
- بابا اعتماد به سقف دو دقیقه مجال بده التماس دعا دارم
- مگه من امامزاده ام ؟ ... هر چند بعید نیست بس که من نورانی ام همه چشمها بهم خیره میشه حالا تو هم روش ... بنال بینم ؟!

@romangram_com