#نقاب_من_پارت_71
آيا به نظر تو من ميخندم !!نه ،من نميخندم
چون چشمهاي اشک آلود يه مردي مثل تو ،،خنده
دار نيست ،من به زجر کشيدن نمي خندم ،من به
قلبي که پر از عشق و اميد بوده و الان خالي شده
نمي خندم ،من به خورد شدن عاطفه نمي خندم ،
ميدوني چرا ؟چون هيچکدوم خنده دار نيست ،من
به آدم از درون متلاشي شده نمي خندم ،چون خيلي
غم انگيزه و اصلا خنده دار نيست !!مي فهمي ؟؟
نگاهش به لبهايم بود ،سعي کردم لبخندي بر چاشني
کلماتم اضافه کنم تا خوراکي دلچسب تر بر دل باشد .
لبخندي زدم و گفتم:
_من به اون کسي ميخندم که قدرت کوبنده ئ عشق
رو نديد ،چون لياقت مردي مثل تو رو نداشت ،ميخندم
به اون کسيکه مطمئنم بعد از رفتن تو از زندگيش
روزي هزار بار مي ميره و زنده ميشه و آرزوي مرگ
ميکنه ،ميدوني گاندي چي ميگه ؟؟
_نه
_ميگه اگر دشمن داشتي بدون که تو راه رسيدن به هدفت
درست حرکت کردي و موفق بودي ،اگر تهديدت کردن
بدون که توانايي مقابله با تو رو نداشتن ،اگر خيانت کردن
بدون که قيمتت بالاست ک اگر روزي ترکت کردن بدون
با تو بودن لياقت مي خواسته که اونا نداشتن و تو با ارزش
تر بودي و لياقتت بالاتر از اين حرفهاست .
آرامتر شده بود ،موج طوفان جانش به آرامش
کلمات من ، رنگ باخته بود دستم را روي گونه اش
نوازش دار کشيدم .و گفتم :
_کم آوردي ،باشه ! غصه داري باشه ،اما نزار بفهمن
شکست خوردي ،من با شناختي که از تو ،توي اين
مدت کوتاه داشتم ،فهميدم تو قوي هستي ،مرد جنگ
هستي ،آدم تسليم و باختن نيستي ،پس در برابر خودت
تسليم نشو ،مقابل دشمنانت کوتاه نيا ،سهمت رو ،حقت
رو از روزگار بگير .شير هر قدر هم که ضعيف باشه تو
چشم بقيه حيوانات جنگل ،سلطانه ،تو ام همون شيري
که سلطان مي مونه ،منم کمکت ميکنم چه بخواي چه
romangram.com | @romangram_com