#نقاب_من_پارت_3

کلاسهايي که از کودکي ام مي رفتم ،تبديل
به مهارتي ذاتي شده بود ،من هم زبان
گشودم و گفتم :

_من کجا هستم ؟دزد ها ،بيرون برم
بيچاره تون ميکنم ؟خانواده من کوتاه
نميان ،پدرم دنبالتون مياد و اون موقع
من ميخندم ،احمقها ،منو آزاد کنيد تا
دردسر نشدم ،دزدا ،بي شرفها .
_خانوم کوچولو ،صبر کن ،آروم تر ،مراقب
باش ،زبون تند و تيزي داري ،اگر الان
من کوتاه ميام فکر نکن از تهديد هات
ترسيدم ،نه ،اصلا .حيف که دستوره
بهت آسيبي نرسه ،وگرنه الان با اين
برخورد دوستانه ئ من روبه رو نبودي
فهميدي ،يا از اول توضيح بدم؟!
_چرا منو دزديدين ؟ اصلا تو کي
هستي ؟! آهاي با تو ام ..من اينجا
چيکار ميکنم ؟
_صبر کن ،خودت متوجه ميشي ،آنقدر
دزد دزد نکن ،برات گرون تموم ميشه!
فهميدي،خانوم خشگله !!!!!

اندک اندک ،چشمانم به نور عادت کرد ،دستم را روي
زمين گذاشتم و به عنوان تکيه گاه استفاده کردم و
تازه صورت جذاب مردي بلند قامت را مي ديدم که
حدودا به نظرم بيست هفت يا هشت سال داشت .

_تو کي هستي ،جواب منو بده ؟
_چقدر يه سوال رو تکرار ميکني ؟
–تا نفهمم ،بازم ميپرسم ،احمق ،تا بفهمي بايد
جواب سوالم رو بگي .
_بزرگ تر از دهنت حرف نزن ،تاوانش سنگينه
خانوم جون ،مخصوصا وقتي نميدوني کجا
هستي،شايد من لولو باشم و بخورمت .
_غلط کردي ،تو گلوت گير ميکنم ،خفه ات
ميکنم ، بي ..


romangram.com | @romangram_com