#نفرین_رخسار_پارت_18
-اتاق ها سرویس خوابش چند نفره اس؟
هیربد در یکی از اتاقا رو باز کرد و گفت:
-۲ نفره.
نفس راحتی کشیدم دلم نمی خواست تنها توی این اتاقا بخوابم…
ژاله گفت:
-باید بینمون تقسیم بشه اتاقا. من و راسا مهسا و مانوش.
هیربد:
-خوبه منم با پیام فرداد هم با مهیار.
راسا باترس گفت:
-ژاله جون نمیشه همه امون یه جا بخوابیم؟
ژاله مردد نگاهی به جمع انداخت که فرداد گفت:
-نترس راسا ژاله پیشته اتفاقی نمیوفته.
راسا به ناچار سری تکون داد. چمدونمو برداشتم و در یکی از اتاقا رو باز کردم. لوازم اتاق قدیمی بود ولی تمیز… چمدونم رو کناری گذاشتم و با خستگی خودمو روی تخت انداختم که مهسا داخل شد. گفتم:
-بهتره دستت؟
کنارم خوابید:
-آره خدارو شکر خوب شد.
-به نظرت آینده امون چی میشه؟
-فکر کنم همین جا می میریم.
romangram.com | @romangram_com