#نفسی_برای_نفس_کشیدن_پارت_44
-من مشکل تنفسی دارم و این وسیله بهم کمک میکنه تا راحت تر نفس بکشم.
سورنا-سلام.
با دیدن همون پسری که خودش رو خواهر هانیه معرفی کرده بود از روی صندلی بلند شدم و سلام کردم.
سورنا-خوشحالم دوباره میبینمتون.
***
به همراه خواهرش روی دوتا صندلی که پشت میز من بودن نشستن.
سورنا-میشه اسمتون رو بدونم؟
-پویا هستم..نفس پویا.
سورنا-خوشبختم از آشنایی باهاتون خانوم پویا.(مکث کرد و ادامه داد). سورنا سعادت هستم.
-خوشبختم از آشنایی باهاتون آقای سعادت.
سورنا-راحت باشین سورنا صدام کنین.
-خب؟
سورنا-خب...نمیدونم یه حسی بهم میگفت دوست دارم دوباره شما رو ببینم.
-جالبه...
romangram.com | @romangram_com