#نفسی_برای_نفس_کشیدن_پارت_31

-خير.

-من راد هستم.

-خب کاري داشتين؟

راد-اسمتون؟

-پويا هستم.

-اسمتون؟

-مگه من اسم شما رو پرسيدم؟

-آرمان، آرمان راد.

اسم و فاميلش برام عجيب بود. حس می‌کردم فاميلش به اسمش نمياد؛ هرچند که حس خيلي مسخره ای بود.

-نفس.

آرمان-جان؟

-اسمم، نفس.

آرمان-خوشبختم.

-نگفتين که چيکار داشتين!

من از شاگرداي داييتون هستم.

romangram.com | @romangram_com