#_نبض_احساس_پارت_141

_دلم واست تنگ شده

امير:من بيشترعشقم.فرداميام دنبالت.

_نه اميرفرداسرم شلوغه نميشه.

اين اولين دروغي بودکه بهش گفتم نميتونستم توي چشماش نگاه کنم اميرهميشه ازچشام همه چيوميفهميد.

امير:اي بابا.پس الان ميام.

_نه نه الان همه خوابن زشته که بيام بيرون.

امير:باش عشقم.هرجورتوراحتي.

_امير؟

امير:جان دلم؟

_خيلي دوست دارم.

امير:من ديوونتم نفسم.

_مواظب خودت باش.

romangram.com | @romangram_com