#نه_من_عاشق_نیستم_پارت_30
- اوهوم!
صالح لبش را با ژست خاصی گزید و نجوا کرد:
- اوهوم که می گی یه جوري می شم! یه جوري که ...
مهرانا با ترس عقب رفت؛ صالح قاه قاه خندید و گفت:
- ببین جوجو من با بچه ها کاري ندارم!
مهرانا دلخور شد و جدي تر از قبل سوالش را تکرار کرد:
- تو چرا با زن ها دوست می شی؟
صالح نگاه عمیقی به صورتش انداخت و آمرانه گفت:
- چون توي رابطه با زنا هیچ محدودیتی نیست؛ زن ها عاقل تر از دختران و سیریشت نمی شن که بیا ازدواج کنیم. خیلی هم عشق و حال
می کنی ...
- بسه بسه!
صالح موذیانه خندید و گفت:
- خوبه حالا! برو دیگه پشت سرتم نگاه نکن. من هیچ وقت با یه دختر دوست نمی شم، حتی اگه هم سنم باشه!
romangram.com | @romangram_com