#نه_من_عاشق_نیستم_پارت_125

آرزو از شنیدن حرف هاي مادرش و سکوت برادرش، حسابی تعجب کرد و گفت:

- روزبه جدي جدي از مهرانا خوشت اومده؟

فریده به تندي گفت:

- مهرانا مگه چشه؟

- نه مامان منظورم اینه که ... خب روزبه از هیچ دختري خوشش نمیاد!

روزبه انکار نکرد، اما این گونه گفت:

- خوشم اومد مثل دختراي دیگه لوس و جلف نبود. اصلا انگار نه انگار من اینجا بودم. دختر خوبی بود!

فریده خوشحال تر از قبل گفت:

- خوب، خوشگل، خانم، خوش قد و بالا!

آرزو خنده کنان گفت:

- ا مامان، اینا که مشخصات منه!

همگی خندیدند، اما رامین با همه ي کودکی اش گفت:

- اما مهرانا که از آرزو هم کوچیک تره!


romangram.com | @romangram_com