#مهندسین_شیطون_و_اخمو_پارت_61
امیر بازم خشمگین شد ..آفرین ....
اینه....امیر باید همین جوری باشه...هه هه
بازم عصبیش کردم ..
میدونم
امیر- خوبه....فکر کردم دخترخوبی شدی کوچولو....
زیر لب غرید-که وظیفمو انجام دادم؟؟؟
لبخندی حرص دهنده بهش زدم
-شواهد اینو نشون میده جناب ....
به قابلمه و خودش اشاره کردم...
اوه اوه ...بازم داره کبود میشه از خشم...
امیر-خیلی پررویی
-کم آوردی فحش نده ؟؟
امیر-بسته دیگه....اون یارو وکیل چی بود؟؟
با حرفش بلند زدم زیر خنده
-امیر-چرا میخندی؟؟
همونجور با خنده گفتم
-خیل قشنگ حرف رو عوض کردی جناب ..اصلا نفهمیدم کم آوردی....در ضمن باید بگی وکیل کی بود ...! ولی شما گفتی وکیل چی بود
romangram.com | @romangram_com