#مهندسین_شیطون_و_اخمو_پارت_6
-ممنون
منشی- فعلا بنشین تا خودشون صدات کنن...
نشستم و بی حرف نگاهمو به چشماش دوختم
منشی- اسمم سمانه ست ... تو چی؟؟
-نیلوفر میری ...اگه قبولم کرد میتونی نیلو صدام کنی....
منشی-اسمت خیلی بهت میاد ...
-ممنون عزیزم...شما هم همینطور
صدای تلفن اومد
سمانه-بله ...بله چشم ...چشم
تلفن رو گذاشت
سمانه -بدو برو تو نیلوفرجون
بلند شدم و ایستادم
-نیلو ...فقط نیلو صدام کن...از جون و خانم و...خلاصه پسوند و پیشوند بدم میاد
سمانه-باشه برو
نفس عمیقی کشیدم و همراه کیف مدارکم در زدم
صدا- بفرمایید
دستگیره رو با دیدن لبخند سمانه آروم پایین کشیدم و ....
romangram.com | @romangram_com