#مهندسین_شیطون_و_اخمو_پارت_49

- بچه دو ساله باشم و صورتم کثیف بهتر از اینه که وقتی میخندم چشمام می شه مثل یه خط و نوک دماغم بره تو دهنم و ...از همه بدتر ...
نگاه شیطونمو دوختم به چشمای از خشم قرمزش ....
- اوه اوه ....از همه بدتر اینه که آخر خندم هم ضایع بشم ....
امیر - من نوک دماغم میره تو دهنم ؟؟؟؟ من چشمام میشه خط...؟؟؟ نشونت میدم ... ضایع کردنی نشونت بدم که کیف کنی ....
با قدمهای بلند و حرصی ازم دور شد ... درسته حرصی رفت ولی من لبخند رو لبم مونده بود ....
ایول به خودم کمی حالشو گرفتم
امیر - من نوک دماغم میره تو دهنم ؟؟؟؟ من چشمام میشه خط...؟؟؟ نشونت میدم ... ضایع کردنی نشونت بدم که کیف کنی
با قدمهای بلند و حرصی ازم دور شد ... درسته حرصی رفت ولی من لبخند رو لبم مونده بود
ایول به خودم کمی حالشو گرفتم
با همون لبخندبرگشتم عقب که کاش برنمیگشتم
مادرجون با چهره ی غضب کرده داشت نگام میکرد ....لبخندم ناخدگاه جمع شد
مادرجون-چرا؟؟
-چچ....چچچی چرا؟؟؟
مادرجون-چرا با اون پسر اینطوری حرف زدی دختر دیوانه....خجالت نمیکشی.... قدت از منم بلندتر شده ولی عقلت هنوز...
حرفشو قطع کردم
-اِ....مادرجون....خوب اون اول حرص منو با حرفش درآورد خوب منم...
حرفمو برید

romangram.com | @romangram_com