#می_گل(جلد_اول)_پارت_97


-فکر نميکردم به اين شدت باشه!

-بابا يه شب که چيزي نميشه..تو اين مسافرت و بگذرون...بعدش به هم بزن...الان ميخواي برگردي تهران؟؟؟اگراصلا نري پيشش يه چيزي به علي ميگه!!!

مينا با بي ميلي به سمت اتاق شهروز رفت!تقه اي به در زد و با اجازه شهروز وارد شد!

مينا-مزاحم شدم؟

-بيا تو!

مينا رفت تو اتاق تاريک و در و بست..دست برد که چراغ و روشن کنه

شهروز-روشن نکن...

مينا رفت و لبه ي تخت نشست....

شهروز-چند تا دوست پسر داشتي تا حالا؟

-2-3 تا!

-چند بار رابطه جنسي داشتي؟

مينا سرش و پايين انداخت و گفت:3-4 بار!


romangram.com | @romangram_com