#می_گل(جلد_اول)_پارت_62

-کارتون درست نبود....خانم موحد شرط کرده اگر مورد اخلاقي ازم ببينه اخراجم ميکنه!

-پس واجب شد برم گزارش ديروزت و بهش بدم!

-مگه ديروز چي شده؟

-چي نشده؟؟؟تو فقط واسه من و شهروز جا نماز اب ميکشي؟

-اين چه حرفيه؟دوست پسر دوستم اومد دنبالش از من خواستن برسوننم خونه!تازه باز هم راضي نبودم....اما بي احترامي بود اگر سوار نميشدم.رادآراد



-آهااااا!کافي شاپم نميرفتي بد بود نه؟

مي گل که جا خورده بود گفت:شما من و تعقيب ميکنيد؟شهروز گفته آره؟

-نخير من بيکار نيستم تورو تعقيب کنم....من تو کافي شاپ بودم شما اومديد ديدمتون!

-پس محض اطلاعتون عرض کنم هيچ چيزي بين ما نبوده...اگر خوب ميديد ميفهميديد زود هم برگشتم خونه!

-آره!!!اقا زحمت کشيدن رسوندتون!

-من و بزاريد دم خونه لطفا!

-ميريم با هم يه چيزي ميخوريم بعد!

romangram.com | @romangram_com