#می_گل(جلد_اول)_پارت_57


-من موقعيتش و ندارم!

-موقعيت چي و؟؟؟من چيزي ازت نميخوام..تلفني با هم صحبت ميکنيم..گاهي هم مثل امروز ميريم بيرون..همين!اصلا الان نميشه بحث کرد..اين شماره من و داشته باش...بهم زنگ بزن..با هم صحبت کنيم..اگر به توافق رسيديم رابطه رو جدي ميکنيم.

-آخه...من تو خونه اصلا شرايطش و ندارم...

-تا اونجا که من شنيديم برادرتون اکثرا خونه نيست..پس چرا شرايط نداريد؟؟مبايل نداري نه؟؟؟

-نه...

-خواهش ميکنم...1 بار..فقط 1 بار..اگر فکر کردي به درد هم نميخوريم قول ميدم تمومش کنم!

-اصلا بحث اين چيزا نيست...من نميخوام درگير اينجور رابطه ها بشم...

-چه رابطه اي؟فکر کن با گلاره دوستي...بهش زنگ نميزني؟؟؟حرف نميزني؟؟؟

به ابروش و انداخت بالا و با لبخند گفت:واقعا همونجوريه رابطه امون؟

-قبول دارم بيشتر از اون ميشه..اما قول ميدم زياد درگيرت نکنم...

-من ميترسم درسم لطمه بخوره!

-مگه چقدر قراره با هم باشيم؟


romangram.com | @romangram_com