#مرد_یخی_پارت_32
-خدا جونم آسمونت چه مزه ای ؟ من تا به حال فقط زمین خورده ام !
دستش رو سمت چشم هاش برد تا اشک هاش رو پاک کنه اما یادش افتاد دیگه آبی تو چشماش واسه ریختن نداره
قدم برداشت سمت میز توالت ... هنوز هم مثل پرنسس ها راه می رفت ...
همدم همیشگی اش رو سمت لبش برد
صبحی کـــه بجـــای عـــشق با سیـــگار شروع بـــشه
یــــک شــــــروع دوبـــاره نیــــست
امـــــتداد پایان اســــت
بــــــرای کــــسی که دیــگر امــــیدی بـــه ادامه نـــدارد
صدای زنگ تلفن آرامشش رو بهم زد ... اما اون بی توجه به صدای اعصاب خرد کن تلفن به سیگار کشیدنش ادامه داد
رفت رو پیغامگیر" سلام من خونه نیستم اما حتما تو اولین فرصت پیغامتونو گوش میدم "
romangram.com | @romangram_com