#مرد_یخی_پارت_18


-مردی که اون روز بهت حمله کرده بود رو میگی ؟!!!

شیده نگاه خیسش رو به چشم های مضطرب دوستش دوخت ...با وجود حال بدش باز هم التماسی که تو چشم های افسون موج می زد رو درک می کرد...

خوب می فهمید دوستش منتظره تکذیب اونه !

ولی واقعیت این بود اون مرد اینجا بود

یاد چند دقیقه پیش افتاد، وقتی در رو باز کرد و چشمش به صاحب آشنای دو تا گوی سرد و وحشی افتاد دنیا رو سرش خراب شد !

حالش انقدر بد بود که نفهمید کی اومد پیش این دیوار و تکیه داد !

نفهمید اون مرد کجا رفت !

افسون دوباره سوالش رو تکرار کرد

-دختر باتوام! میگم اون مرد اینجا بود ؟

-آره

romangram.com | @romangram_com