#مرد_نفرین_شده_پارت_58

بعد دستم رو جلو بردم و شیر

اب رو باز کردم.

منوجه قصدم شد و به شدت

خودش رو تکون داد تا بتونه

از دستم خلاص بشه.

ولی اون کجا و من کجا؟؟

فکر میکردم با این تکون های

کوچیک میتونه از دست من در

بره؟

بعداز این که وان حموم پر شد

سوگند رو از روی کولم پایین

اوردم و توی وان گذاشتمش

جیغی کشید که حس کردم

پرده ی گوشم پاره شد.

دستم رو روی گوشم گذاشتم و

گفتم: چه خبرته؟ گوشم کر شد.

سوگند:این چه کاری بود کردی

هان؟؟

جوابش رو ندادم و با خبیثی

تمام به لبهاش خیره شدم

متوجه نگاهم شد و خشن گفت:

به کجا زل زدی؟ چشمهاتو

درویش کن بینم

یه ابروم و بالا انداختم

من:خب اگه نکنم چی میشه؟

romangram.com | @romangram_com