#من_یا_اون_پارت_25
ترنم: مرض... حالا تو هم از اینکه شبیه همیم سؤاستفاده کن هی منو با خوشگل خوشگل گفتنات خر کن... منم که نمیدونم تو داری خودتو میگی...
-چرا چرت میگی ترنم؟ میگم تولد کیه؟
ترنم: تولد دختر دوست مامی جووووون...
-ایــــــــش... نگو مامی بدم میاد... حالا این دختر کیه که ما تا حالا ندیدیمش؟
ترنم: نمیدونم والا... منم تا حالا ندیدمش. مامان فقط گفت خودمون رو آماده کنیم اگر لباسی چیزی میخوایم بریم بخریم. خودشم رفت یه چیزی از طرف خودش کادو بگیره به منم گفت بهت بگم بریم کادو بگیریم...
-حالا کی هست این تولد؟
ترنم: آخر هفته...
-خب یهو بگو دو روز دیگه... چرا عذاب میدی خودتو؟.... میگمااا... ترنم جوووونم...؟؟
ترنم: خب خر شدم میتونی کارتو بگی...
-تو که انقدر خوبی.... برو از طرف هردومون دو تا کادو بگیر دیگه. من حوصله بیرون رفتن ندارم...
ترنم: من نوکرتم هستم آجبی خانوم.... اتفاقا سهیل زنگ زده بود میگفت میخواد ببینتم.
-خب پس همه چی حله... الان میری؟
ترنم: آره برم حاضر شم زنگ بزنم بیاد دنبالم... فقط مامان با تو...
romangram.com | @romangram_com