#من_یا_اون_پارت_169
مامان: سلام رامتین جان...منم همینطور ...
متین دوباره پرسید:
-پس تشریف میارید دیگه...
مامان: باشه میایم... ولی زود برمیگردیما... اینم برای اینه که شما و آقا پسراتون ناراحت نشید سارا جان...
سارا جون: وای ژیلا جون خیلی خوشحالمون میکنی با اومدنتون...
-مرسی عزیزم لطف دارید!!
موقع خداحافظ بود. پس دوباره سارا جون منو بغل کرد و گفت:
-فردا می بینمت عزیزم...
من: حتما...خیلی ممنون.
متین اومد جلوم و گفت:
-فردا حتما بیا...زودم بیا... مراقب خودتم باش...
من: باشه...بازم ممنون...
-آها...راستی خانم امیری میخواید من فردا بیام دنبالتون؟
romangram.com | @romangram_com