#من_یا_اون_پارت_126

خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره

خونه ی مادربزرگه حرفای تازه داره

خونه ی مادربزرگه گیاه و سبزه داره

کناره خونه ی ما همیشه سبزه زاره

دشتاش پر از بوی گل اینجا همش بهاره

دل وقتی مهربونه شادی میاد میمونه

خوشبختی از رو دیوار سر میکشه تو خونه

خونه ی...

با صدای متین دست از پیانو زدن کشیدم و برگشتم به طرفش... بقیه هم مثل من ساکت نگاهش کردن:

-اینجا چه خبره؟

وقتی دید کسی جواب نمیده گفت:

-دارید چیکار میکنید؟ ما کمتر از یه ماه وقتی داریم و کارمون هم افتضاحه... اون وقت شما به جای تمرین نشستین دارین شعرای دوران کودکی تون رو میخونید؟

رامتین گفت:

-متین بیخیال وقت استراحتمون بود دیگه... بیا حالا تمرین کنیم...

romangram.com | @romangram_com