#من_یا_اون_پارت_114
من: متأسفم ولی بعد از کلاسم باید برم جایی کار دارم...
-خب بعد از کارتون...
من: دیروقته و باید خیلی زود برگردم خونه... متوجه هستید که؟
-بله اما... فردا چی؟
من: فکر نمیکنم موقعیتش رو داشته باشم... خب شما بگید کارتون رو الان...
-باشه... خودتون خواستید... با من ازدواج میکنید....؟؟!!!
من: چــــــــــــــــــی؟؟؟؟!
-با... من ... ازدواج ... میکنید؟؟
من: اصلاً شوخی جالبی نبود آقای فرمند...
-خانم من شوخی نکردم. دارم خیلی جدی از شما درخواست ازدواج میکنم...
من: و منم خیلی جدی این درخواست رو رد میکنم...
-چــــــراااا؟؟
تو دلم گفتم چون چ چسبیده به را! ولی در جوابش گفتم:
-چون من الان اصلا قصد ازدواج و موقعیتش رو ندارم... و همچنین خانواده م هم راضی نیستن که من توی سن 19 سالگی ازدواج کنم. من هنوز برای ازدواج خیلی بچه م... علاوه بر اون میخوام درسم رو ادامه بدم و اینم خودش یه مانع میشه برای ازدواج من....
romangram.com | @romangram_com