#من_یا_اون_پارت_100

-وااای مامان... امروز تولده ترنمه... میخوام زنگ بزنم بهش تبریک بگم.

مامان: حالا خوبه تولد خودتم هست دختر... راستی متأسفم عزیزم صبح حواسم نبود بهت تبریک بگم...

اومد جلو و در آغوشم کشید و گفت:

-تولدت مبارک عزیزم دلم...

من: ممنون مامان...

وقتی از بغل مامان اومدم بیرون بدو بدو رفتم داخل اتاقم و لباسامو عوض کردم و برگشتم پایین و زنگ زدم به ترنم... بعد از دو سه تا بوق صدای خندونش که رو شنیدم:

-بله؟ (البته به ترکیه ای میگفت...)

من: الو ترنم؟ آبجی گلم؟ سلام...

-واااااای.... تبسم تویی؟ سلام عزیزم... بی معرفت یادی از ما نکنیاااا...

هردو همزمان گفتیم:

-راستی تولدت مبارک...!!

و همزمان هم جواب دادیم:

-مرسی...

ترنم با خنده گفت:

romangram.com | @romangram_com