#من_تو_عشق_پارت_55
ــ باید برم دنبال قفل ساز
ــ قفل ساز واسه چی؟
لبخند شیطونی زد و از جا بلند شد
ــ واسه اتاقا دیگه...کمرم داغون میشه هر شب از پایین تا اینجا بغلت کنم دیگه
ــ از حرفش خجالت کشیدم و سرمو پایین انداختم
ــ باشه پس تا تو بیای منم صبحونه اماده میکنم
روی شن های نرم ساحل نشستم و پاهامو دراز کردم...دستمو ستون کردم و بهش تکیه دادم...خوبی این ویلا همین بود که این قسمت ساحل یه جورایی شخصی شده بود و کسی این طرفا نیومد...بی دلیل فکرم رفت سمت فرهاد...با اینکه از اون شب مهمونی ازش دل خوشی نداشتم اما کار دیشبش باعث میشد دلگیریم کمتر بشه...از سایه ای که بالای سرم افتاد صاف نشستم و سرم و بلند کردم
ــ تموم شد؟
ــ اره...باز شد...وسایل خودمو برم تو اون یکی اتاق
کنارم روی ساحل نشست
ــ به خاطر دیشب ممنون
ــ نیاز به تشکر نیست...هرکی دیگه هم بود همین کارو میکردم
ــ اها... یعنی هرکی دیگه هم بود تا اتاق بغلش میکردی؟
romangram.com | @romangram_com