#من_تو_عشق_پارت_16


چیزی که برام عجیب بود رفتار فرهاد بود.با مامان سلام کرد و به بابا و سامیار دست داد اما حتی نیم نگاهی هم به من نکرد.

انصافا پسر جذاب و خوشکلی بود.از اونایی که دست رو هر دختری میذاشت محال بود قبولش نکنه اما خوب دل من جای دیگه ای گیر بودو نمیخواستم زیر بار یه ازدواج اجباری برم.

بحث اولش سر چیزای معمولی بود.بازم برام جالب بود که با اینکه فرهاد رو به روی من نشسته بود اما بازم نگاهی به من نکرد که ببینه اصلا من چه شکلی ام.

بعد از اینکه مهین خانم برای همه چایی اورد اقای مهرارا صحبت رو شروع کرد

اما اصلا حواسم به این نبود که چی میگن.حواسم پیش میلاد بود.من واقعا حاضر بودم با همه مشکلاتی که زندگی با میلاد داره کنار بیام.

وقتی به خودم اومدم که بابا داشت ازم میخواست با فرهاد برم سالن پایین و با هم حرف بزنیم.از جا بلند شدمو راهنماییش کردم.بازم بدون اینکه توجهی به من داشته باشه دنبالم راه افتاد.منم داشتم پیش خودم فکر میکردم که براش همه چیزو توضیح بدم تا بیخیال ازدواج با من شه.

با دست به مبل اشاره کردمو خودمم روبه روش نشستم.واسه اولین بار فکر کنم برگشت و منو دید چند لحظه بی هیچ حرفی بهم زل زده بود.پسره پرو نه به اینکه از اون موقع تا حالا محل نمیذاشت نه به الان که زل زده به من.سرمو انداختم پایین که اونم رفت و رو مبل رو به رویی من نشست.پاشو انداخت رو پای دیگه و بازم خیره شد به من.اروم سرمو بالا اوردم.انگار الان راحتر میتونستم ببینمش.انصافا از قیافه و ظاهر چیزی کم نداشت.از چشماش میشد فهمید

زیادی مغروره.مشغول برسیش بودم که شروع کرد حرف زدن.

ــ خوب.من بگم یا تو شروع میکنی؟

چه پرو.هنوز نیومده پسرخاله شده به من میگه تو.اب دهنو قورت دادمو گفتم شما تا بلکه بفهمه زود خودمونی نشه.اخمامو که ناخوداگاه تو هم رفته بود باز کردمو منتظر شدم حرف بزنه.

ــ ببین،بهتره حالا که چه بخوایم چه نخوایم این ازدواج داره سر میگیره یه چیزایی رو بدونی.میدونم که تو هم مثل من به این ازدواج راضی نیستی و مجبوری پس بهتره خیالات ورت نداره که یه زندگی رویایی در انتظارته.تو این ازدواج هرکس سرش به کار خودشه.الانم که میبینی اینجام فقط به خاطر اجبارو تهدیدای بابامه وگرنه فکر نکن عاشق سینه چاکتم.

با دهن باز بهش زل زده بودمو تو شوک حرفاش بودم.جوری حرف میزد انگار که من رفتم خواستگاریشو دارم التماسش میکنم شوهرم بشه.با صداش به خودم اومدم و از جا بلند شدم.به من و شخصیتم توهین کرده بودو حالا باید جوابشو میشنید.


romangram.com | @romangram_com