#من_تو_عشق_پارت_156
ــ هیچی... فقط میگم از هر لحظه ات برای دیدن آران استفاده کن...
ــ با دور کردن آران از من چی گیرت میاد؟
ــ چیزی گیرم نمیاد... فقط میتونم یکم تلافی کنم
ــ تلافی؟
سرش و جلوتر آورد تو صورتم:
ــ آره تلافی... هرچی باشه سه سال پسرمو ازم قایم کرده بودی
از اینکه این همه نزدیکم شده بود معذب بودم... اخمام و بیشتر در هم کشیدم و با خشم کنارش زدم... همونطور که از کنارش رد میشدم زیر لب زمزمه کردم:
ــ به همین خیال باش که بتونی پسرمو ازم دور کنی
خیلی دور نشده بودم که دوباره صداش و شنیدم:
ــ ولی من برات یه پیشنهاد دارم...
بدون اینکه بایستم داد زدم:
ــ پیشنهادتو برای خودت نگه دار
romangram.com | @romangram_com